۱۳۸۷ مهر ۶, شنبه

خدای دوم

بی بی پک محکمی به سیگار میزنه و میگه: شوهر خدای دومه. اگه راضی نگهش دارین خدای اولتونو راضی کردین.
سیگارو از دست بی بی میقاپم ، یه پک طولانی میزنم و میگم : نه بی بی ، اینجوری ما میشیم مشرک، خدا هم دهن هممونو سرویس میکنه .
بی بی میخنده ، سیگارو پس میگیره و میگه : حالا هر چی ... میخواستم بگم این بدبختا رو اذیت نکنین ، حالا هر مثالی بزنم شما میخواین یه چیزی بگین...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

حتما" همسر بي بي محترم يك مرد استثنايي هستند ;) و يا بي بي جان از گرايشات فمنيستي بيخبرند !
ممنونم از تبريكت دوست گرامي :)

شاد باشي ...

ناشناس گفت...

بامزه بود.
یاد فیلم پرسپولیس افتادم.

ناشناس گفت...

دوست بزرگوارم
متنهات فوق العاده زيبا هستند
يك دنيا ممنون كه برامون نوشتيدشون